. 12 كتاب الاجارش . اجاره دو نوع است : يا به اين نحو است كه انسان
منافع مال خود را در مقابل پولی كه آن را مال الاجاره مینامند به ديگری
واگذار میكند ، مثل اينكه انسان طبق معمول ، خانه يا اتومبيل و يا لباس
خود را اجاره میدهد ، و يا به اين نحو است كه انسان خود اجير میشود يعنی
متعهد میشود كه در مقابل انجام عملی خاص نظير دوختن لباس ، اصلاح سر و
صورت ، بنائی و غيره مزدی دريافت نمايد . اجاره و بيع از يك جهت شبيه
يكديگرند و آن اينكه در هر دو مورد ، معارضه در كار است . چيزی كه هست
در بيع ، معاوضه ميان يك عين خارجی و پول است ، و در اجاره ميان منافع
عين و پول است . عوضين را در بيع ، " مبيع " و " ثمن " مینامند ، و
در اجاره " عين موجره " و " مال الاجاره " . اجاره وجه مشتركی با
عاريه دارد و آن اينكه مستأجر و مستعير هر دو از منافع استفاده میكنند .
اما تفاوتشان در اين است كه مستأجر به حكم اينكه مال الاجاره میپردازد
مالك منافع عين است ولی مستعير مالك منافع نيست فقط حق انتفاع دارد
. 13 كتاب الوكالة . يكی از نيازهای بشری نايب گرفتن افراد ديگر است
برای كارهايی كه او بايد به صورت عقد يا ابقاع انجام دهد . مثل اينكه
شخصی ديگری را وكيل میكند كه از طرف او عقد بيع يا اجاره يا عاريه يا
وديعه يا وقف و يا صيغه طلاق را جاری كند . آنكه به ديگری از طرف خود
اختيار میدهد " موكل " و آن كه از طرف موكل به عنوان نايب برگزيده
میشود " وكيل " و نفس اين عمل " توكيل " ناميده میشود .
|